به نظرم

حرف دل رو زدن

و مخصوصا با نوشته به زبون اوردن

خیلی خیلی جرات میخواد.

چون تو وقتی حضوری حرف میزنی یه بار حرفو میزنی و تموم میشه.

گاهی حتی اماده سازی نداری

ولی وقتی مینویسی

ممکنه بارها چکش کنی

گاهی حتی پاکش کنی.

 

خودم رو ازین جهت دوست دارم.

 

یه چیزم هست

 

که دوست داشتم به شما هم بگم

 

وقتی توی کشوری زندگی میکنین که بهترین کشور دنیا انتخاب شده امسال

ولی در وضعیت افتضاحی به سر میبره

 

اتوماتیک توقع و انتظاراتتون رو از همه جهان پایین تر خواهید اورد.

شاید هم خیلی کاملا بی توقع شین.

 

خیلی ساکت تر شدم.

خیلی عجیبه.

اره به من نمیاد چون من گاهی یه هفته یا دو هفته نمینویسم و گاهی روزی ده تا پست میذارم.

ولی واقعا مدتیه ساکت شدم.

 

مثلا به جای: چرا این نه؟ چرا اینجوری؟ چرا چرا

 

یهو میپرسم:

are you OK?

 

یارو پشماش میریزه و فرار میکنه.

 

یا بیشتر جوابها رو اره و نه میدم فقط با حرکت سر.

 

یلی فکر میکنم.

 

خیلی از دنیا بیشتر دارم لذت میبرم.

 

این چیزها زمان و موقعیت میخوان تا ادم بفهمه.

 

نمیتونی به کسی بگی کمتر حرف بزن یا لبخند نزن وگرنه زنجیر میندازم دور گردنت میدم وسط خیابون ترتیبت رو بدن (گرگ زاده پول شو اینو به من میگفت تا بتونه به دستم بیاره)

 

به ادمها باید زمان و امکانات داد.

 

پیدا میکنن خودشون رو.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

پژواك انديشه Russell Lisa Juan بم و ارگ تاریخی آن نرم افزار حامد همایون روز نوشته های ملی موسسه خدمات اجتماعی شهدای مدافع حرم