باباهای هم خونه ایام و ماماناشون،

چه هم خونه ایای پسر چه دختر


اومده بودن وسایل هم خونه ایامو ببرن


کامیون اورده بودن

واقعا ازین کامیون های بزرگترین سایز u haul


یکیشون خرت و پرتهای هم خونه ایمو دید

بهش گفت دخترم تو واقعا مطمئنی این وسایل رو میخوای؟

مثلا یه کوچولو ازین شکر مونده

یا این یه دونه تن لوبیا

یا این لامپ که رگد و خاک همه جا شو گرفته

یا حتی این تلویزیونت


من همه رو واست میخرم


مطمئنی اینا رو میخوای؟



هم خونه ایم گفت اره همه رو میخوام!


بنده خدا باباهه واساده بود نگاه میکرد که اخه چرا؟!


چرا باید ات و اشغال رو بار کنیم ببریم


مثلا یه دونه سطل اشغال داشت که نوار بهداشتی رو هم خونی بدون رزونامه توش مینداخت!


بنده خدا خیلی تعجب کرده بود!


دلم براش سوخت!


هم خونه ایای من پولدار بودن


هرکسی که برای لیسانس میاد دانشگاه ما یعنی وضع ماالیش خوبه چون شهریه دانشگاه ما خیلی بالاست هم برای لیسانس هم فوق هم دکترا


خیلی خنده م گرفته بود :)


هر روز مینیمم 100 دلار هزینه فست فود سفارش دادنشون بود


یا مثلا یکی دیگه شون رفتنی دسمال لوله ای منو هم یواشکی برداشته بود برده بود!

دستمال حوله ای هم خونه ایمو هم برده بود!

حالا قرار بود یه ماه دیگه برگرده ولی هیچی از خودش جا نذاشت


در عوض یه هم خونه ای داشتم که دکترای فیزیک فلسفه بود

و lord  به تمام معنا بود


البته اون امریکا درس خونده بود و واقعا خیلی چیزا ازون کالچر یاد گرفته بود و پدرش هم امریکایی بود ولی اومده بودن اینجا روانی شده بودن بیچاره ها


:)


اون واقعا دست و دلباز و لرد بود


براش هدیه میاورد


چون تنها هم خونه ایش من بودم میومد همه رو بهم میداد :)


مثلا اینجوری بود،


میرسیدم خونه

میدیدم دو تا بسته بزرگ رسیده


هر دوش برای اون


براش میذاشتم کنار

میومدم میگفت مریم اینا برای تو :)


فکر کنین درامر بود!


ولی درامش الکتریکی بود که هم خونه ایا اذیت نشن


هم خوشتیپ و ی بود هم مهربون هم باسواد هم باکلاس هم ناز هم خوش اخلاق


همیشه بهم میگفت دوست دختر ندارم میفهمی ندارم!


بهش میگفت کسی که تو رو نخواد ارزشتو نداره


من کمتر پسری دیدم که مثل تو خواستنی باشه


ولی حس رو هم ریختنم باهاش اصلا نمیومد!

دوست داشتنی بود ولی بیشتر شکل داداش بزرگ بود


تنها پسری که توی کانادا واقعا میخوامش اونه.


هم خونه ای داشتن توی کانادا و دیدن هم خونه ایای مختلف (بیش از 15 تا) برای من یکی از بزرگترین نعمات و advantage های بودن در کانادا بود و منو ساخت.

و حقیقتش هرکس که هم خونه ای نداشته اتوماتیک از چشم من میفته.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

turkey ویدیو آرش Funpage من نوشت الکترون Aaron Diane مجله تفریحی هلو Brinkman سیاره 91