حقیقتش امروز حرفهایی رو شنیدم از عشق زندگیم،

که آرزو میکنم کاش از قبل بهم هدز اپ میداد که میتونستم صداش رو ضبط کنم یا حرفهاش رو بنویسم.

 

امروز بهم گفت، تو بهترین اتفاقی هستی که توی زندگی من پیش اومده.

 

دیدن بعضی آدمها تو رو یاد ادمها یا اورگان های دیگه میندازه،

مثلا دیدن باراک اوباما یا گرتا تونبرگ یا مریم میرزاخانی منو یاد گروههای دموکرات و کمونیست و سوشالی میندازه که به اونها قدرت میدن و این ادمها بدون اونها هیچ و خاموش هستن، حتی در عرصه علم. باید تریبون داشته باشن حتما و اون تریبون رو بقیه بهشون میدن و ازشون به عنوان مترسک استفاده میکنن.

دیدن دخترای ایرانی که به زور خودشون رو قالب میکنن به یه مرد غیر ایرانی که بتونن از هویتشون فرار کنن، منو یاد این میندازه که هموطنای من چقدر از خود گریزون هستن.

دیدن خیلی از ادمها منو یاد خیلی از ادمهای دیگه میندازه. 

ولی دیدن تو، حرف زدن با تو، و خوندن نوشته های تو، حتی دیدن نقاشی ها و کارای دستی تو، منو فقط یاد تو میندازه.

تو متفاوت ترین چیزی هستی که من تو همه عمرم دیدم و چند سال دیگه تو اینقدر قدرتمند میشی که میای میگی یادته چند سال قبل بهت میگفتم من میخوام اینقدر قوی بشم که بتونم زندگی ادمها رو توی جهتی که خودشون دوست دارن عوض کنم، ولی قبل ازون باید قدرتمند بشم، قبل ازون باید بخشنده تر و بزرگتر بشم، و قبل از همه اینها باید ساینتیست موفقی بشم.

 

بچه ها اینها رو که گفتم، اول بهش گفتم که میخوام برم اینها رو توی وبلاگم بنویسم، بعد حدود نیم ساعت زار زار از خوشحالی گریه کردم.

 

فکر میکنم این بهترین هدیه ای هست که توی همه عمرم دریافت کردم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

روزمرگی های من Andrea طراحی سایت / بهینه سازی سایت / تبلیغات گوگل Christopher OPRAC حسام الدين شفيعيان