من همیشه فکر میکردم،

که این فقط من هستم که وسط ندارم، یا خیلی بالام یا پایین. یا زندگیم خیلی عالیه، یا به فرش افتادم.

 

مدتیه متوجه شدم، که فقط من نیستم که اینطوری هستم،

 

ما اینجوری بزرگ شدیم.

 

وقتی نمونه بزرگتر، یعنی جامعه ایران رو دیدم این رو متوجه شدم.

ماها که از کشورهای پر از بالا پایین میایم وسط نداریم.

 

از بین ماها، اونهایی که همیشه پستی بلندی های خیلی زیادی زندگیشون داشته و یه وقتایی خودشون تنهایی رفتن جلو و مشکلاتشون رو حل کردن و از کاشتن "درخت" و فانتزی زدن درباره اینکه خب من این درخت ها رو میکارم، لوبیا میکارم، میفروشم، پول جمع میکنم، و باهاش یه کامپیوتر میخرم، و بعد باز پول جمع میکنم و باهاش هزینه بلیط هواپیمامو جور میکنم و فول فاند میشم و میرم خارج، و اونجا درس میخونم و مخلوطی از فیزیکو شیمی و ریاضی و زیست و ریاضی رو بلاخره میخونم، ماها بالا پایین هامون بیشترم هست.

ما بیشتر وسط نداریم.

و برای همینم هست که یا ادمهای خیلی فوق العاده Extraordinary میشیم و کارهایی رو میکنیم که خیلی زیاد impressive هست،

یا توی یکی از همین بالا پایین ها به صورت یه باره و تصادفی یا ناگهانی، توی سیل غرق میشیم یا یه گلوله پس سرمون میزنن یا دارمون میزنن.

 

الان خودم رو بیشتر میشناسم.


مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما
محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

لعنت به این سئو دانلود فیلم های سینمایی**** Deb خانم بوجار 09331264182 دلنوشته ژاله Rahul Will نسیم رایانه مسافر حرم